خب شهریور از اداره تماس گرفتن که در فلان مدارس ابلاغ گرفتی برای تدریس، یه دبیرستان دوره اول و یه دوره دوم؛ روز سوم مهر که تدریس داشتم، با یکی از هم ورودی های دانشگاه فرهنگیان که دانشگاهش یه استان دیگه بود اما محل خدمتش مثل من بود، باهام رفتیم اون شهرستان، ۱۰۰ کلیومتر فاصله هست، وقتی که رفتم مدرسه دوره اول، خیلی دانش آموزی شلوغ و بی ادبی داشت، طوری که جوابگویی مدیر رو میکردن، زنگ زدم به اداره که این دیگه چه مدرسه ای هستش مدیر توانایی کنترل نداره، روز بعد که رفتم دانش آموزا خیلی بهتر بودن البته اینکه جدی تر بودم باهاشون و ازشون درس پرسیدم هم بی تاثیر نبود. با این شرایط تصمیم گرفتم برم اداره کار کنم که بعد از م با یکی از آشنایان توی اداره منصرف شدم به این دلایل:
- تابستون هم باید میرفتم اداره
- حقوق تفاوتی ندارد
- تعطیلات خیلی کمتری داره
- و اینکه ۶ روز هفته باید از ساعت ۷.۱۵ تا ۲.۱۵ میرفتم
اشتباهات تدریس در این یک هفته ای که از مهر میگذره:
1.بزرگ ترین اشتباهم این بود که اونقدری که دلم میخواست جدی نبودم، اصلا نباید خنده و لبخند بزنم چون دانش آموز ظرفیت نداره البته هر کلاس فرق میکنه ولی در 90 درصد مواقع جدی باید باشه معلم وگرنه نمیتونه کلاس رو مدیریت کنه (اما خب بعضی اوقات میگم به من چه اصلا من تا حدی میتونم کلاس رو کنترل کنم بقیش به من مربوط نیست) در یکی از کلاس ها یه جلسه خیلی جدی بودم اون ساعت اون کلاس خیلی ساکت و آروم بود اما دوباره جلسه آینده خواستم باهاشون صمیمی بشم اما خب دانش آموز جماعت ظرفیت نداره.
2. حضور و غیاب نکردم (چون لیست حاضر نبود)
3. پیش دانش آموزان ته کلاس هم میرفتم (برای اینکه جو صمیمانه باشه اما پشیمون شدم)، باید جلو کلاس روی صندلی بشینم فقط.
4. نگفتم هر بی انضباطی یه منفی و نمره کم میشه، هر فعالیت و مشارکت فعال مثبت داره.
5. داد نزدم: یکی از دوستان گفت من سر دو سه تا از دانش آموزان داد میزنم بقیه ساکت میشن.
6. ضبط نکردن کلاس: چقدر دلم میخواست کلاس رو ضبط کنم که اگه دانش آموز خطا و غلط اضافی کرد به عنوان مستند به مدیریت نشون بدم.
7. نداشتن برنامه برای وقت اضافه کلاس: در پرسش از دانش آموزان از هر دانش آموز سوالات زیادی بپرسم اینطور نباشه که مثلا 3 یا 4 تا باشه فقط.
8. درست و کامل علامت نزدم که به چه کلاسی چه سوالات و فعالیت های رو میگم و همون ها رو بپرسم و امتحان بگیرم (چون مثلا سه تا دهم هست دهم ریاضی و انسانی و تجربی)
9. یکی از دانش آموزان رو از کلاس اخراج کردم: نباید اخراج کنم یا حرفی بزنم باید وقتی که دانش آموز هر چیزی که گفت مثلا توهین یا تمسخر و فحش و غیره هیچ واکنشی نشون ندم و فقط به مدیریت ارجاع بدم.
10. لپ تاپ رو نبردم، باید از لپ تاپ استفاده کنم برای گروه بندی و یادداشت و غیره چون با گوشی سخته.
اما خب فعلا با این روش تدریس پیش میرم:
بعد از گروه بندی شدن دانش آموزان، هر گروه میاد درس رو ارائه میده، یک نفر خلاصه کلی از درس، یک نفر هم جواب دادن به فعالیت های درس، اما به این صورت هست که:
1. دانش آموز در حد یک یا دو دقیقه خلاصه و مفهوم درس رو توضیح میده
2. بعد من درس چدید رو تدریس میکنم
3. فعالیت ها توسط دانش آموز پاسخ داده میشه و بقیه مینویسن
4. اگه امکانش باشه تست کار میکنیم
5. پرسش از درس جدید! یا قبلی.
خیلی این یک هفته برام سخت بود، الان متوجه شدم معلمی چه شغل سختیه، علاوه بر مدیریت کلاس باید با دانش آموز طوری رفتار کنی که دشمنت نشه که مثلا ماشینت رو داغون کنه یا . و از اون طرف کلاست ساکت باشه، واقعا سخته
52- عینک معلمی(7): جلسه دبیران
51- عینک معلمی(6): آزمون و خطا یک ترم!
49- عینک معلمی(5): درد دل دانش آموز و همکاران
دانش ,کلاس ,آموز ,خیلی ,تدریس ,اداره ,دانش آموز ,دانش آموزان ,گروه بندی