امروز زنگ نماز جلسه دبیران بود که دبیران با سابقه بالا تجربیاتشون رو در مورد اینکه چکارهایی انجام میدن که کمترین دانش آموز با نمره کم رو دارن، به این صورت که توی کلاس این معلم دانش آموز درسش خوبه اما در مورد درس‌های دیگه نه که یه مقداریش برمی‌گرده به مدیریت معلم  مواردی که خیلی روی اون تاکید داشتن 1 سعی کنین هر جلسه، بله هر جلسه، حتی شده 2 تا سؤال از تمام دانش آموزان درس رو بپرسین  2 حالا وقتی که می پرسین به دانش آموزان بگین که اگه نمره شون کم شد 3 دفعه فرصت دارین نمرات شون رو جبران کنن  3 بعد حتما نمرات رو به صورت جدی ثبت کنین، که دانش آموزان بدونن نمرات ثبت میشه  4 بعد از این پرسش ها، حتما بعد از هر فصل امتحان کتبی بگیرین 5 مطالب خارج از کتاب یا اضافه بر کتاب رو سعی کنین کمتر کنین و فقط سعی کنین تمرکزتون روی کتاب اصلی باشه  6 به دانش آموزان رحم نکنین هم پرسش با جدیت هم امتحان با جدیت، سعی کنین از دانش آموزان درسخون سوال سخت بپرسین و به چالش بکشیدشون و بقیه دانش آموزان سوالا
به نظرم همه باید یه سری قوانینی توی زندگیشون داشته باشن، مثلا توی دفتر کاریشون یا مثل خود منم برای کلاس و تدریسم، مثلا چند روز پیش یکی از دبیرها توی دفتر که همه دانش آموزان ازش حساب میبرن داشت به یکی از دبیرای تازه‌کار می‌گفت اول اینکه برای خودتون قانون داشته باشین، قاطع باش روی حرفت باش ، خنده نکنین و اگه شوخی کنین کلاس از دست در میره، سعی کنید نمره هایی که میدین دقیق باشه، لازم شد نمیخواید زیاد باادب باشید مثلاً به دانش آموزان بگین نفهم»  حالا قوانینی که من گذاشتم ادب و انضباط هر بی ادبی و بی انضباطی 05 نمره کم میشه و پاک هم نمیشه، سر کلاس من بی ادب و بی انضباط باشین اول تذکر میدم بعد منفی میزارم بعد از کلاس میندازم بیرون و 2 نمره ازش کم میکنم گوش دادن حین درس موقعی که درس میدم باید ساکت باشید وقت استراحت میدم که میتومین صحبت کنین اما وقتی که گفتم ادامه درس ساکت میشین و درس پرسش و امتحان هر جلسه پرسش میشه آماده باشین حالا ممکنه یه جلسه یه نفر یه جلسه ده نفر، و اینکه هر
دیروز توی دفتر مدرسه به چند تا از دبیران گفتم به نظرتون برای ادامه تحصیل کدوم دانشگاه برم آزاد یا پیام نور؟ یکی از همکارا گفت که چی بشه؟ آخرش هیچی نیست حداکثر بخوان به حقوقت اضافه کنن 1 میلیون هست همین الان به فکر یه شغل دوم باش امروز ساعت 9 مدرسه تعطیل شد، دبیران جلسه داشتن بعد از اتمام جلسه با یکی از دبیرها داشتم صحبت میکردم بحث ‏رسید سر آموزش و فروش دوره، گفت ببین تو دوره بساز مردم میخرن بهم گفت طرف 16 سالشه دوره فتوشاپ توی ‏پیام رسانی مثل ایتا میفروشه، یا مثلا من گفتم که درس های شما که ریاضی و زیست هست میشه کلاس و دوره ‏گذاشت ولی درس هایی مثل جامعه شناسی، تاریخ و جغرافیا که نمیشه، گفت اینقدر از این دانش آموزان هستن برای ‏این درس ها حتی باورت نمیشه‏ بعد از جلسه باید میرفتیم جلسه تخصصی رشته خودمون، سرگروه آموزشی، از همکارای مدرسه خودم بود و همدیگر رو میشناختیم، روز قبلش توی دفتر مدرسه در مورد ادامه تحصیل سوال پرسیدم ایشون هم اونجا بود، امروز میگفت که ما وقتی دانش آ
خب شهریور از اداره تماس گرفتن که در فلان مدارس ابلاغ گرفتی برای تدریس، یه دبیرستان دوره اول و یه دوره دوم؛ روز سوم ‏مهر که تدریس داشتم، با یکی از هم ورودی های دانشگاه فرهنگیان که دانشگاهش یه استان دیگه بود اما محل خدمتش مثل من ‏بود، باهام رفتیم اون شهرستان، ۱۰۰ کلیومتر فاصله هست، وقتی که رفتم مدرسه دوره اول، خیلی دانش آموزی شلوغ و بی ‏ادبی داشت، طوری که جواب‌گویی مدیر رو می‌کردن، زنگ زدم به اداره که این دیگه چه مدرسه ای هستش مدیر توانایی ‏کنترل نداره، روز بعد که رفتم دانش آموزا خیلی بهتر بودن البته اینکه جدی تر بودم باهاشون و ازشون درس پرسیدم هم بی ‏تاثیر نبود با این شرایط تصمیم گرفتم برم اداره کار کنم که بعد از م با یکی از آشنایان توی اداره منصرف شدم به این ‏دلایل‏ ‏ تابستون هم باید می‌رفتم اداره ‏ حقوق تفاوتی ندارد ‏ تعطیلات خیلی کمتری داره ‏ و اینکه ۶ روز هفته باید از ساعت ۷۱۵ تا ۲۱۵ میرفتم اشتباهات تدریس در این یک هفته ای که از مهر میگذره‏ 1بزرگ ترین اشتبا
خیلی وقته از پایان ترم آخر میگذره و من فراموش کردم یه مطلب جالب که توی این ترم خوندم رو بگم همونطور که توی پست قبل گفتم این ترم درسی داشتم به نام جامعه‌شناسی قشربندی و نابرابری‌های اجتماعی، یه مقاله استاد معرفی کرد که خیلی برام جالب بود به اسم بازتولید طبقات اجتماعی در نظام آموزشی حسین دهقان یه خلاصه ازش میگم طبقات اجتماعی و عملکرد تحصیلی از اینکه فرزندان طبقه پایین مهارت‌های رفتاری و گفتاری پایینی دارند که این مهارت‌ها پیش‌نیاز موفقیت در کلاس در است تا نتایج کلمن جامعه‌شناس آمریکایی که طبقه اجتماعی مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان بوده و همچنین نتایج تحقیقات کریستوفر جنکس طول مدت تحصیلی در یک سال، طول مدت یک روز، امکانات و تسهیلات فیزیکی مدرسه، حقوق معلمان، نوع آموزش معلمان و مواردی از این نوع ارتباط چندانی با پیشرفت تحصیلی ندارد، جنکس همانند کلمن به این نتیجه رسید که پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان به یک عامل بستگی دارد آن هم زمینه خانوا
1 توی دفتر مدرسه یکی از همکارا تعریف میکرد که یک مدیر مدرسه توی شهرمون، از اونجایی که میخواستن مدارس رو بازدید کنند و عملکرد مدیران رو بسنجند، آمده و مدرسه و کلاس ها رو رنگ و کارهای زیاده انجام داده بوده، اما وقتی که مسئولین آمدند برای بازدید گفتن چکار کردی؟ گفته که خب ببینید رنگ و گفته نه اینها قبول نیست باید از حین کار کارگران عکس داشته باشی تا تکمیل شدنش خلاصه که باید مستند باشه، مسئوله رفته اداره کل و گفته کاری انجام نشده است» خلاصه که منم میخوام از این به بعد اگه کاری انجام دادم و برای دانش آموزان یه چیز اضافه تر فرستادم یا اگه اقدام پژوهی» و درس پژوهی» انجام دادم حتما از اون چت یا گروه اسکرین شات بگیرم با تاریخ و پایه و جزئیات که مستند داشته باشم 2 نتیجه گیری تا الان که 6 ماه از مهر و سال اول میگذره مهم ترین اصول کلاسداری 1 جدی بودنه سعی بر این باشه تا حد امکان حتی لبخند نزنه و جدی باشه و بلند صحبت کنه جدی بودن چه در انظباط چه در درس به این صورت که 025 نمره هم الکی و مفت
1 برای سال های آینده سعی کنم که موقع تدریس جواب فعالیت ها و گفتگو کنید ها و غیره کتاب رو بگم، وقت نمیشه؟ خلاصه وار بگم، حتی بیشتر بدانیم های بزرگ رو هم خلاصه و کوتاه بگم، هم اینکه دانش آموز کتابش سفید نیست که جلوه بدی داشته باشه هم اینکه کار شدند، اگه هم یه مقدار وقت کم بیاد طوری نیست، وقت اضافه نیاد اما خب باید یه مقدار از بودجه بندی جلوتر باشم، به قول گرگ مک کیون، نویسنده کتاب اصل گرایی باید بین اهدافمون یه حائلی قائل باشیم تا اگه اتفاق غیرمنتظره ای افتاد ازشون عقب نمونیم 2 علیرضا دهقان، از همکاران گروه فرهنگیان 100 در توضیح کمپین نمره واقعی  معلم هایی که سختگیریشون بیشتره اعتبارشون از نظر دانش آموز بیشتره 3 یه نکته مهم و ریز که به ذهنم رسید که اجراش کنم اینه که بعد از اتمام درس یا جلسه بعدش با دانش آموزان با تست درس رو مرور کنم، ترجیحا با پروژکتور و پاورپوینت 4 بعدا از مدرسه تصمیم گرفتم بیشتر در مورد نسل جدید نسل دانش آموزان دهه هشتاد یا نسل z مطالعه کنم، بعد از کلی سرچ
قانون شماره 2 هرگز بیش از حد لازم به دوستانتان اعتماد نکنید و بیاموزید که از دشمنانتان بهره ببرید حواستون به دوستانتون باشه، اونها میتونن در یک چشم بهم زدن به شما خیانت کنند، دلیل؟ دوستان به راحتی حس حسادتون فعال میشه از دوستانتان بیشتر از دشمنانتان بترسید دوست ها خوب و بد دارن، مشکل اینجاست که ما نمیتوانیم تشخیص بدهیم که کدوم واقعا دوست هست کدام نیست مثال از تاریخ مایکل سوم بر تخت امپراطوری روم شرقی نشست، مایکل یک دوست داشت که مربی پرورش اسب مایکل او را از سمت مربی پرورش اسب به سمت سرپرست استبل پادشاه منصوب کرد مایکل ترتیبی داد که دوستش در بهترین مدرسه درس بخونه از یک کشاورز بی تجربه به ندیمه ای با فرهنگ تبدیل شد سپس ترتیبی داد که به او آموزش مشاوره بدهند تا بتواند مشاوره مایکل شود، سپس حقوق رو سه برابر کرد، سپس او را به جانشین فرمانده ارتش منصوب کرد، چند سالی گذشت و مایکل بخاطر خرج های بی حساب و کتاب از نظر مالی در مضیغه قرار گرفت و تصمیم گرفت از دوستش باسیلوس تا مق
صبح ها وقتی دارم میرم مدرسه تو ماشین پادکست یا کتاب صوتی گوش میدم، یکی از پادکست هایی که خیلی برام جالب بود پادکست 48 قانون قدرت از رابرت گرین بود، همینطور که داشتم گوش میدادم به ذهنم رسید که این قوانین رو بنویسیم و یه مثال از مدرسه و کلاس درسم بزنم پرفروش‌ترین اثر برای کسانی است که خواهان قدرت هستند یا می‌خواهند خود را در برابر قدرت دیگران تجهیز کنند قانون شماره 1 هرگز بیشتر از رئیستون ندرخشید همیشه بزارید بالادستی هاتون احساس برتری کنند، اگه از مقام بالادستتون باهوش ترید کاری کنین که عکس اون به نظر برسه، خودتون رو فردی بی تجربه نشان دهید، طوری که فکر کنه که به مهارت و تجربه او نیاز دارید استثنا اگه مقام بالادستتون ستاره ای رو به افول است هیچ دلیلی برای ترس از خوش درخشیدن وجود ندارد، در این مورد با کمال بی رحمی بدرخشید و افولش رو تسریع کنین و بهتر از او عمل کنین مثال از تاریخ  جانشین پادشاه برای اثبات خودش به پادشاه یه مجلس اشرافی و با هزینه بالا برگزار کرد، نتیجه ت
برای نمره دهی، یه فایل توی اکسل طراحی کردم، که شامل لیست دانش آموزانم به تفکیک کلاس هست، برای هر کلاس علاوه بر ستون های تاریخ برگزاری کلاس، ستون نمره منفی، ستون مشارکت کلاسی دارم، اکسل رو انتخاب کردم بخاطر اینکه بتونم فرمول نویسی انجام بدم، که بتونم نمره دهی عادلانه ای داشته باشم، برای اینکار از فرمول میانگین استفاده کردم به این صورت که از تمام نمرات ترم دانش آموز میانگین میگیره بعد بعلاوه مشارکت کلاسی میکنه بعد از نمره منفی کم میکنه و من همونو میگذارم برای نمره مستمر امسال از این روش استفاده کردم اما بعد که نمرات رو ثبت کردم به این نتیجه رسیدم که شاید این روش فقط عادلانه باشه و منصفانه نیست چرا؟ بزار مثال بزنم ممکنه یه دانش آموز این نمرات رو در طول ترم به دست بیاره 20 و 19 و و 17 و 7 ؛ چرا 7 خب ممکنه مشکلی داشته و نتونسته درس بخونه اما از دیگر نمرات معلوم میشه که دانش آموز درسخونیه بنابراین اگه از این نمرات میانگین بگیریم، چند میشه؟ 162 که نمره به نسبت پایینی هست برای این
1 برای سال های آینده سعی کنم که موقع تدریس جواب فعالیت ها و گفتگو کنید ها و غیره کتاب رو بگم، وقت نمیشه؟ خلاصه وار بگم، حتی بیشتر بدانیم های بزرگ رو هم خلاصه و کوتاه بگم، هم اینکه دانش آموز کتابش سفید نیست که جلوه بدی داشته باشه هم اینکه کار شدند، اگه هم یه مقدار وقت کم بیاد طوری نیست، وقت اضافه نیاد اما خب باید یه مقدار از بودجه بندی جلوتر باشم، به قول گرگ مک کیون، نویسنده کتاب اصل گرایی باید بین اهدافمون یه حائلی قائل باشیم تا اگه اتفاق غیرمنتظره ای افتاد ازشون عقب نمونیم 2 علیرضا دهقان، از همکاران گروه فرهنگیان 100 در توضیح کمپین نمره واقعی  معلم هایی که سختگیریشون بیشتره اعتبارشون از نظر دانش آموز بیشتره 3 یه نکته مهم و ریز که به ذهنم رسید که اجراش کنم اینه که بعد از اتمام درس یا جلسه بعدش با دانش آموزان با تست درس رو مرور کنم، ترجیحا با پروژکتور و پاورپوینت 4 بعدا از مدرسه تصمیم گرفتم بیشتر در مورد نسل جدید نسل دانش آموزان دهه هشتاد یا نسل z مطالعه کنم، بعد از کلی سرچ
نکته این کتاب برای آدم هایی که میخواهند قوی باشند و قدرت داشته باشند و گول بقیه رو نخورند نوشته شده است قانون شماره 4 همیشه کمتر از نیاز صحبت کنید بدانید اگر میخواهید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید، هر چه بیشتر حرف بزنید عادی تر به نظر میرسید و کنترل کمتری بر اوضاع دارید، حتی اگه مطلب پیش پا افتاده ای میگویید کوتاه و ناتمام و مرموز بیان کنید افراد قدرتمند با کمگویی دیگران را تحت تاثیر قرار میدهند، هر چه بیشتر صحبت کنید احتمال اینکه حرف احمقانه ای بزنید بیشتر است  مثال از تاریخ کوریولانوس، قهرمان نظامی بزرگی در روم باستان بود که در نیمه اول قرن پنجم پیش از میلاد در جنگ های بیشماری پیروز شد و شهر را بارها از بلا و مصیب نجات داد، این امر از او یک قهرمان ساخته بود، کوریالانوس تصمیم گرفت که از شهرتش استفاده کنه و وارد حوزه ت بشه او در انتخابات داوطلب شد، وقتی کوریولانوس در مقابل مردم سخنرانی کرد گفت طی 17 سال جنگیدن حکایت شجاعت و وطن پرستیش رو بیان کرد، اشک از چشم های مردم سر
قانون شماره 3 قصد و نیت خودت رو پنهان کن هرگز هدفی رو که در سر داری برای دیگران فاش نکن تا اونها در ابهام و تاریکی بمانند اگه هیچ آگاهی نسبت به کارهای آینده شما نداشته باشند نمیتونن خودشون رو برای حمله یا دفاع تجهیز کنند اونها رو گیج و گمراه کن به این ترتیب وقتی از اهدافت آگاه میشن دیگه خیلی دیر شده، اگه احتیاط نکنید و در طی مسیر کسی به اهداف شما پی ببره، هر چه رشته اید پنبه میشود، نه تنها مخفی کن بلکه به آنها آدرس اشتباه دهید، با قرار دادن شاه ماهی های قرمز در طی مسیر دیگران را از رد شکار دور کنین، صداقت کاذب داشته باشید، علائم مبهم بفرستید و نشانه های گمراه کننده بدید وقتی دیگران نتوانند واقعیت رو از دروغ تشخیص بدن به درک هدف واقعی شما قادر نخواهند بود، با اینکه امروزه تقریبا بدون تقلب نمیشه زندگی کرد، شما آدم متقلبی نباشید و اجازه دهید بزرگترین زیرکی شما در پنهان نگهداشتن زیرکیتان باشد بیشتر افراد کتاب خونده شده هستند اونها احساس میکنن و به زبون میارن در هر فرصتی نظ
آقای هنری فورد میگه تنها اشتباه واقعی آن اشتباهی است که چیزی از آن یاد نمی‌گیریم  بنابراین این نکاتی که میخوام بگم تجربه است این تجربه‌ها رو کم کم از اول سال توی دفتر یادداشتم نوشتم و الان میخوام به صورت جمع و جور بگم 1 مهم ترین تجربه تجربه ای که خیلی به ضررم تموم شد، این بود که جلسه اول، انتظارات و قوانین رو به صورت کامل نگفتم، بنابراین از سال آینده جلسه اول رو به طور کامل انتظارات و قوانینی که از قبل آماده کردم و توی pdf نوشتم رو به دانش آموزان میگم مثل این مورد که بگم تمام امتحانات ترم بخشی از پازل نمره مستمرتونه و یه امتحان مستقل تحت عنوان نمره مستمر نداریم حقیقتش من خیلی طرفدار این ایده که امتحانات از پایه دهم نهایی شده تا دوازدهم و تاثیرش داره از کنکور بیشتر میشه، اینجا برای تلاش های مستمر و پیوسته ارزش قائل شدن 2 برنامه ریزی نداشتم برای وقت های اضافه و استراحت کلاس؛ بنابراین از سال آینده برای اینکه از وقت های استراحت و اضافه کلاس استفاده خوبی داشته باشم تصمیم گر
آقای هنری فورد میگه تنها اشتباه واقعی آن اشتباهی است که چیزی از آن یاد نمی‌گیریم  بنابراین این نکاتی که میخوام بگم تجربه است این تجربه‌ها رو کم کم از اول سال توی دفتر یادداشتم نوشتم و الان میخوام به صورت جمع و جور بگم 1 مهم ترین تجربه تجربه ای که خیلی به ضررم تموم شد، این بود که جلسه اول، انتظارات و قوانین رو به صورت کامل نگفتم، بنابراین از سال آینده جلسه اول رو به طور کامل انتظارات و قوانینی که از قبل آماده کردم و توی pdf نوشتم رو به دانش آموزان میگم مثل این مورد که بگم تمام امتحانات ترم بخشی از پازل نمره مستمرتونه و یه امتحان مستقل تحت عنوان نمره مستمر نداریم حقیقتش من خیلی طرفدار این ایده که امتحانات از پایه دهم نهایی شده تا دوازدهم و تاثیرش داره از کنکور بیشتر میشه، اینجا برای تلاش های مستمر و پیوسته ارزش قائل شدن 2 برنامه ریزی نداشتم برای وقت های اضافه و استراحت کلاس؛ بنابراین از سال آینده برای اینکه از وقت های استراحت و اضافه کلاس استفاده خوبی داشته باشم تصمیم گر
برای نمره دهی، یه فایل توی اکسل طراحی کردم، که شامل لیست دانش آموزانم به تفکیک کلاس هست، برای هر کلاس علاوه بر ستون های تاریخ برگزاری کلاس، ستون نمره منفی، ستون مشارکت کلاسی دارم، اکسل رو انتخاب کردم بخاطر اینکه بتونم فرمول نویسی انجام بدم، که بتونم نمره دهی عادلانه ای داشته باشم، برای اینکار از فرمول میانگین استفاده کردم به این صورت که از تمام نمرات ترم دانش آموز میانگین میگیره بعد بعلاوه مشارکت کلاسی میکنه بعد از نمره منفی کم میکنه و من همونو میگذارم برای نمره مستمر امسال از این روش استفاده کردم اما بعد که نمرات رو ثبت کردم به این نتیجه رسیدم که شاید این روش فقط عادلانه باشه و منصفانه نیست چرا؟ بزار مثال بزنم ممکنه یه دانش آموز این نمرات رو در طول ترم به دست بیاره 20 و 19 و و 17 و 7 ؛ چرا 7 خب ممکنه مشکلی داشته و نتونسته درس بخونه اما از دیگر نمرات معلوم میشه که دانش آموز درسخونیه بنابراین اگه از این نمرات میانگین بگیریم، چند میشه؟ 162 که نمره به نسبت پایینی هست برای این
آخرین جستجو ها